«... همان قدر که تهران اتومبیل... دارد، شهر ما نیز دارای دوچرخه و دوچرخه سوار است... آنهایی که دوچرخه دارند حاضر نیستند حتی یک قدم پیاده راه بروند....
1396/04/21
«... همان قدر که تهران اتومبیل... دارد، شهر ما نیز دارای دوچرخه و دوچرخه سوار است... آنهایی که دوچرخه دارند حاضر نیستند حتی یک قدم پیاده راه بروند. از در منزل که سوار کادیلاک بیزین و افسار خود میگردند، همه جا میروند و میروند و میروند و بالاخره تا آنجا میروند که نباید بروند». این گلایههای یکی از روزنامههای چاپ اصفهان است که 12 مهر سال 1332 خورشیدی صدای اعتراضش از دست مزاحمتهای دوچرخهسواران اصفهانی بلند شده. دوچرخه اما خیلی پیش از این تاریخ، هنگامی که بهعنوان کالایی لوکس وارد ایران شد، به تعداد محدود تنها در اختیار خانوادههای اشرافی شهر قرار داشت. البته کمکم و با توسعه شهری و اقتصادی، قدرت خرید مردم افزایش یافت و همراه با کاهش قیمت دوچرخه و تولید آن در داخل کشور، خیلی زود تبدیل به یک وسیله نقلیه همگانی شد که گاهی هم دردسر میآفرید.
اختراع تابستانی
اینکه دوچرخه را در روزهای اول تیر اختراع کردهاند حتما امری تصادفی بوده اما در آن روزهای اول دوچرخهسواران، استفاده از این وسیله نقلیه را در بهار و تابستان ترجیح میدادند. میگویند شخصی به نام کارل دریس که اهل آلمان بود برای اولین بار پدر دوچرخههای امروزی را اختراع کرده و آن را در ژوئن 1819 میلادی به ثبت رسانده است. اما واقعیت این است که وسایل نقلیه چرخدار سالها پیش از آن به صورتهای مختلف در کشورهای مختلف غربی و شرقی مورد استفاده قرار میگرفته است. اما این انگلیسیها بودند که برای اولین بار پای دوچرخه را به ایران قاجاری باز کردند و مردم را با پدیدهای جالب توجه روبهرو کردند.
مرکب شیطان
اولین دوچرخههای تاریخ ایران در میدان مشق تهران رونمایی شد. مردم با شگفتی به تماشای وسیلهای میرفتند که روی دو چرخ سوار بود و بدون اینکه تعادلش بههم بخورد مسافتی طولانی را در زمان کوتاهی طی میکرد. به سنت مرسوم به محض ورود این فناوری نوین، شایعات و اعتراضاتی از گوشه وکنار به گوش رسید که دوچرخه را مرکب شیطان میخواندند. وسیلهای که با طرزی غریب به پیش میراند. اما کمکم دوچرخهفروشیها و دوچرخهسازیهایی در تهران تاسیس شدند که تا حدودی ترس مردم را از این وسیله عجیب دور کردند. جعفر شهری نام اولین دوچرخهسازی تهران را «دوچرخهسازی حسین آقا شیخ» عنوان کرده که در خیابان ناصریه (ناصرخسرو) دکانی داشته و به کرایه و تعمیر دوچرخه میپرداخته است. ظاهرا کرایه دوچرخه در آن روزگار ساعتی 10 شاهی بوده است. به مرور استفاده دوچرخه در میان مردم عمومیت مییابد و بسیاری از کاسبان مانند دستفروشان و تعمیرکاران قفل و خدمه کبابیها و آشپزها از این ابزار مفید حمل و نقل استفاده میکنند.
دوچرخهسواران نصف جهان
اصفهان را از دیرباز شهر دوچرخهها نام نهادهاند. دلیل این امر به تاریخچه صنعتی شهر بازمی گردد. هنگامی که در دوره پهلوی اول، کارخانههای مدرن ریسندگی و بافندگی یکی پس از دیگری در اصفهان سربرآوردند، طبقه کارگر در این شهر رو به گسترش نهاد و به جمعیت قابل توجهی تبدیل شد.
جمعیتی که به دلیل قدرت خرید اندک، دوچرخه را بهعنوان اولویت حمل و نقل خود انتخاب کرد. بدین ترتیب اصفهان با داشتن بیش از 15 هزار کارگر که در 20 کارخانه ریسندگی این شهر کار میکردند بیشترین تعداد دوچرخهسواران را پیدا کرد. وسیلهای سبک و راحت که در کوچه پسکوچههای شهر اصفهان بهراحتی میشد با آن تردد کرد و در عین حال فاصله منطقه صنعتی را که در ساحل جنوبی زایندهرود واقع بود تا بخش مسکونی در شمال شهر با آن می شد رکاب زد. بنابراین خیلی زود اصفهان فرسوده از زخمهای قاجاری، با انبوه دوچرخهسوارانی روبهرو شد که اغلب از قوانین وضع شده برای راندن این وسیله نقلیه بیاطلاع بودند. بر اساس اسناد باقیمانده از آن دوران، نداشتن زنگ و چراغ و گواهینامه مخصوص برای دوچرخه سواران تخلف محسوب میشده. مشکلاتی که دوچرخهسواران در خیابان ومعابر شهری ایجاد میکردند منجر به ممنوعیت تردد دوچرخهسواران متخلف در سال 1325 خورشیدی شد. فرمانداری نظامی اصفهان مامورانش را مسئول برخورد با متخلفان کرد اما چند روز بعد دوچرخهسواران اقدام به برگزاری یک راهپیمایی با دوچرخه کردند که از سی و سه پل تا دروازه دولت در خیابان چهارباغ برگزار شد. آنها در این دوچرخهپیمایی شعار میدادند:«زنگ داریم، چراغ داریم، پول نداریم!».
روزنامههای آن روزگار نیز زبان به گلایه گشودند و دوچرخهسواران را مزاحمان تازه به دوران رسیده معرفی کردند. مانند این مقاله روزنامه اصفهان که 12 مهر 1332 چاپ شده:«آنهایی که دوچرخه دارند حاضر نیستند حتی یک قدم پیاده راه بروند. از در منزل که سوار کادیلاک بی زین و افسار خود می گردند، همه جا می روند... یکی در دالان سینما مقابل گیشه پیاده میشود. یکی وسط مغازه نانوایی ترمز میکند و دیگری داخل اداره شده از راهروها عبور نموده و مقابل میز و صندلی خود نزول اجلال میفرماید». البته این تنها یکروی سکه دوچرخهسواری در نصف جهان بوده. زیراکه رواج استفاده از دوچرخه مدیران شهری را به فکر برگزاری مسابقات تربیتبدنی میاندازد. به طوری که انجمن تربیتبدنی تشکیل میشود و سالانه مسابقات دوچرخهسواری برگزار مینماید. روزنامه اخگر گزارش برگزاری یکی از این مسابقات را در17 شهریور سال 1314 خورشیدی اینطور مخابره میکند: «برحسب دعوتی که از طرف انجمن تربیتبدنی اصفهان به عمل آمده بود، یوم شنبه 15 شهریور ساعت 4 بعدازظهر عده زیادی مرکب از روسای دوایر و طبقات مختلف اهالی شهر، جنب پل چهارباغ(سی و سه پل) حضور یافته...ساعت چهار و نیم بعد از ظهر مسابقه دوچرخهسواری شروع گردید. در این مسابقه عده نسبتا معتنابهی از محصلین و سایر اهالی اصفهان شرکت نموده بودند.»